همه ما در مورد تغییر کردن و مراحل تغییر حرف میزنیم، یکی از بزرگترین آرزوهای بسیاری از افرادی است که می خواهند به موفقیت برسند و یک شبه هم این کار را انجام دهند! در صورتی که واقعاً این اتفاق هرگز رخ نمی دهد و باید تلاش زیادی برای این کار انجام شود، اما کوبلر راس در نظریهاش، تغییر و تحول واقعی را شامل هفت مرحله میداند که در طول زمان باید از آن عبور کرد.
راهکار اول: مرحله انکار در وجود خود رفتار، اخلاق و یا نگرشی داریم که دوست نداریم، اما چون منشأ آن را نمیدانیم یا نمیخواهیم بدانیم و از طرفی هم وجودش را دوست نداریم، دست به انکار آن میزنیم.
راهکار دوم :مرحله درک تغییر است.مرحلهای که در آن پرده از آن چیزهایی که روزی انکار میکردیم، برداشته شده و اتفاقی افتاده که دیگر نمیتوانیم به مرحله قبل یعنی انکار بازگردیم.
راهکار سوم :مرحله خشم و مقاومت است؛ در این مرحله با سوال «چرا؟» روبرو خواهیم بود.
راهکار چهارم :مرحله رها کردن است.بعد از این که هیجانهای منفی و خشم خود را بروز دادیم و به نوعی فهمیدیم که این بار که اکنون در پیش روی ماست، جایی نمیرود و همراه با ما شده و همین است که هست و دیگر به دنیا آمدهایم، دیگر در این جامعه تربیت شدهایم، دیگر با این خصوصیات در ظاهر و باطن شریک هستیم…گریبان خود و حتی اطرافیان را رها میکنیم.
راهکار پنجم : مرحله جستجو ست.ما در بیرون قدم خواهیم گذاشت بدون هیچ خشمی و فقط شبیه یک کودک که دریافتکننده محض است، جلو خواهیم رفت تا ببینیم چه میشود.
راهکار ششم : مرحله درک معنای تغییر است وروزی به این نتیجه رسیده بودیم که باید این بار و فشار و مسئله را تغییر بدهیم، اما زمان نیاز بود تا اکنون در این مرحله از «این را نمیخواهم!» به «چه میخواهم؟ چرا میخواهم؟ و چگونه باید تغییر دهم؟» وارد شویم.
راهکار هفتم : مرحله درونی شدن تغییر است. مسیر جدیدمان را انتخاب کردیم و به باری که در دست داشتیم شکل و فرم خاصی دادیم، اما همه چیز پویاست و هر لحظه اگر مراقب نباشیم دوباره سر از مسیرهای قبلی و انداختن بارهای اضافی بر دوش در خواهیم آورد. لازمه آن این است که آن ویژگیهای جدید که آگاهانه انتخاب کردهایم را تکرار کرده و گسترش دهیم. آنها را میان حلقه افکار، گفتار و رفتارمان قرار داده و بچرخانیم تا جزئی از ما بشوند.